دوست دارم قاصدکی باشم...خالی ..سبک...رها...گاهی با یک نسیم گاهی با فوت کردن یک کودک آزاد و بی دقدقه بی وابستگی بی چمدان... از این سو به ان سو سفر کنم... فقط بروم....تاااااااااااااااااااااااا نمیدانم کجا فقط بروم.....شاید پیامی باشد از عاشق که در دل معشوق رسوب کرده...شاید بغضی...شاید ناگفته ای....نگاهی.... .
چه باحاله این وبلاگه...
قاصدک
چه جالب
ولی از توی همه ی پستات کلیسا به نظرم جالب تره
قاصدک! هان چه خبر آوردی؟
وز کجا وز که خبر آوردی؟
زندگی بعدی پیش کش. من تو همینشم موندم! واسه من خبری نداری؟:دی
دوست دارم قاصدکی باشم...خالی ..سبک...رها...گاهی با یک نسیم گاهی با فوت کردن یک کودک آزاد و بی دقدقه بی وابستگی بی چمدان... از این سو به ان سو سفر کنم...
فقط بروم....تاااااااااااااااااااااااا نمیدانم کجا فقط بروم.....شاید پیامی باشد از عاشق که در دل معشوق رسوب کرده...شاید بغضی...شاید ناگفته ای....نگاهی.... .
امیدوارم همیشه خبر خوب بیاره
..آلن جان...نمیدونی چقدر ثواب داره اینکار...
...خدا خیرت بده...
...رسالت بزرگیه ..
چرا نمی حلولیییییییییییییییییییییییییییییی
چشم. حتمن.
به زودی ایشالا.
دووس دارم توو همین زندگیم!همه ی پیوندهای وبلاگم!هروز بروز باشند:دی!
ایشالا یه همچین روزی بیاد عاطی جان.